محمد امینمحمد امین، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

محمد امین گل پسر مامان و بابا

موسیقی

بابایی می گفت پریروز که گل پسرو از مهد کودک برمیگردوند رادیو آوا موسیقی پخش می کرد که کمی محزون بود گل پسرم برگشته گفته: باباجون من می دونم چرا این آهنگ رو پخش می کنند یک نفر پرواز کرده رفته پیش خدا به خاطر همین (پریروز شهادت امام محمد باقر علیه السلام بود) الهی مامان فدای تو بشه که به همه چیز توجه داری ...
23 مهر 1392

موسیقی

بابایی می گفت پریروز که گل پسرو از مهد کودک برمیگردوند رادیو آوا موسیقی پخش می کرد که کمی محزون بود گل پسرم برگشته گفته: باباجون من می دونم چرا این آهنگ رو پخش می کنند یک نفر پرواز کرده رفته پیش خدا به خاطر همین (پریروز شهادت امام محمد باقر علیه السلام بود) الهی مامان فدای تو بشه که به همه چیز توجه داری ...
23 مهر 1392

شیرین زبونی

پنج شنبه که گل پسرمو از مهد کودک می آوردم تو راه محمد امین گفت : مامانی وقتی بزرگ شدم برام لباسهای بزرگ میخری مثل بابایی،منم گفتم که هم الان برات لباس میخرم هم وقتی بزرگ شدی،بعدش گفتم پسرم الان که بچه ای خوبه و میتونی حسابی بازی کنی ولی وقتی مثل بابا شدی باید همش کار کنی و پول بیاری ، محمدامین گفت: من هم کار میکنم و پول میارم گفتم مامانی از پولهات به من هم میدی کمی فکر کرد و گفت اگه یواش بیای تو گوشم بگی که به من پول بده اونوقت من هم بهت پول میدم گفتم نمیشه بهت نگم و شما خودت به من پول بدی گفت نه باید خودت یواش تو گوشم بگی تا من بهت پول بدم جلل الخالق ...
20 مهر 1392

شیرین زبونی

پنج شنبه که گل پسرمو از مهد کودک می آوردم تو راه محمد امین گفت : مامانی وقتی بزرگ شدم برام لباسهای بزرگ میخری مثل بابایی،منم گفتم که هم الان برات لباس میخرم هم وقتی بزرگ شدی،بعدش گفتم پسرم الان که بچه ای خوبه و میتونی حسابی بازی کنی ولی وقتی مثل بابا شدی باید همش کار کنی و پول بیاری ، محمدامین گفت: من هم کار میکنم و پول میارم گفتم مامانی از پولهات به من هم میدی کمی فکر کرد و گفت اگه یواش بیای تو گوشم بگی که به من پول بده اونوقت من هم بهت پول میدم گفتم نمیشه بهت نگم و شما خودت به من پول بدی گفت نه باید خودت یواش تو گوشم بگی تا من بهت پول بدم جلل الخالق ...
20 مهر 1392

اولین روز مهر

امروز آقا محمد امین گلم وارد مقطع کودکستان شد. از دیشب کلی ذوق کرده بود که می خواد یونیفرم بپوشه امروز صبح هم که آبجی ثنا رو داشتم بیدار میکردم قبل از اون از خواب بیدار شد و لباسهاش رو پوشید . وقتی به مهد رسیدیم کفش هاش رو در آورد و رفت و با معلم جدیدش دست داد و به کلاسش رفت . گل پسرم در زیر سایه خداوند همیشه شاد و سلامت باشی انشاالله ...
1 مهر 1392

اولین روز مهر

امروز آقا محمد امین گلم وارد مقطع کودکستان شد. از دیشب کلی ذوق کرده بود که می خواد یونیفرم بپوشه امروز صبح هم که آبجی ثنا رو داشتم بیدار میکردم قبل از اون از خواب بیدار شد و لباسهاش رو پوشید . وقتی به مهد رسیدیم کفش هاش رو در آورد و رفت و با معلم جدیدش دست داد و به کلاسش رفت . گل پسرم در زیر سایه خداوند همیشه شاد و سلامت باشی انشاالله ...
1 مهر 1392
1